زمینه و هدف: امروزه از معیار ولز جهت ارزیابی خطر بروز ترومبوآمبولی وریدی به عنوان یک عارضه مهم اما قابل پیشگیری در بالین بیشتر استفاده میشود، ولی روشهای دیگری نیز جهت ارزیابی این ریسک وجود دارد که یکی از آنها معیار کاپرینی است.با توجه به اهمیت نقش و جایگاه پرستاری در ارزیابی خطر ترومبوامبولی وریدی و نیاز به استفاده از معیارهای مختلف برای پیشبینی احتمال بروز ترومبوامبولی وریدی، پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه دو معیار ولز و کاپرینی در میزان بروز ترومبوامبولی وریدی انجام شد. روشها: این پژوهش یک مطالعه مقطعی- توصیفی از نوع گذشتهنگر بود که روی تعداد 420 بیمار بستری شده در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد و نمونهگیری به روش در دسترس انجام پذیرفت به این صورت که بر اساس معیارهای ورود نمونهگیری تا رسیدن به حجم نمونه مورد نظر، ادامه یافتمعیارهای ورود شامل تشخیص قطعی ترومبوامبولی وریدی توسط پزشک بر اساس شرح حال، معاینه فیزیکی و دو استاندارد طلاییسی تی اسکن پروتکل آمبولی و سونوگرافی داپلر و سن بیشتر از 18 سال بود. جمعآوری اطلاعات توسط فرمهای اطلاعاتی که توسط پژوهشگر با توجه به متغیرها طراحی شده بود صورت پذیرفت. پژوهشگر با مراجعه به پرونده بیمار، دو معیار ولز و کاپرینی بیمار در بخش مراقبتهای ویژه را محاسبه و اندازهگیری نموده و در نهایت حساسیت و ویژگی این دو معیار را در پیشبینی بروز ترومبوامبولی وریدی در طی بستری بیماران بررسی نمود. تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط آزمون t و آزمون مجذور کای و محاسبه دادههای کمی به صورت میانگین و انحراف معیار و دادههای کیفی به صورت فراوانی و درصد ارایه شدند. برای بررسی و مقایسه بهترین حساسیت و ویژگی از فرمولهای مربوطه و نمودار ROC استفاده شد. برای مقایسه حساسیت و ویژگی، از آزمون مک نمار استفاده شد. یافتهها:در مجموع 420 پرونده بیمار بررسی شد که از این میان 247 نفر مبتلا به ترومبوآمبولی وریدی و 173 نفر غیر مبتلا به ترومبوآمبولی بودند. نمونهها بر اساس وضعیت ابتلا به دو گروه تقسیم شدند و متغیرهای مورد نظر در هر دو گروه استخراج و مقایسه شدند. میانگین سن بیماران، میانگین شاخص توده بدنی و میانگین تعداد روز بستری قبل از پذیرش در ICU بین دو گروه مثبت و منفی بر اساس نتیجه آِزمون تی مستقل تفاوت معناداری نداشت. سایر متغیرهای جمعیتشناختی شامل جنسیت (0/035 = P)، علت بستری(0/002 = P) و وضعیت تحرک (0/001>P) بین دو گروه بیماران تفاوت معناداری داشتند. بین حساسیت و ویژگی ابزارهای ولز و کاپرینیدر پیشبینی بروز ترومبوآمبولی وریدی، اختلاف آماری معناداری وجود ندارد.یعنی بر اساس تحلیلهای آماری انجامشده، تفاوت بین حساسیت و ویژگی این دو ابزار به قدری کم است که نمیتوان آن را به عنوان یک تفاوت واقعی و قابل اتکا در نظر گرفت. نتیجهگیری: مقایسه این ابزار میتواند چالشهای زیادی را در بالین حل نماید از جمله انتخاب مدل مناسب برای نوع بیمار یا موقعیت خاص به عبارتی مقایسه میتواند نشان دهد برای چه زیرگروههایی (مثلاً بیماران داخلی- جراحی، اورژانس) هر کدام عملکرد بهتری دارند. چالش دیگر میتواند دقت پیش بینی ابزار باشد، یکی از دغدغهها در مدلهای پیشبینی، توانایی تفکیک بیماران پرخطر از کم خطر است. با مقایسه دو مدل، میتوان مشخص کرد کدام مدل در جمعیت هدف حساسیت بهتری دارد. این مقایسه میتواند باعث سادهسازی کاربرد در بالین شود و مدلهایی که پارامترهای زیاد دارند یا متغیرهای دشوار اندازهگیری دارند، کاربردشان در بالین کم میشود. هر دو ابزار ولز و کاپرینی در تشخیص و پیشبینی ترومبوآمبولی وریدی عملکرد مشابهی دارند و تفاوت معناداری از نظر آماری در دقت تشخیصشان مشاهده نشد. این مسئله میتواند در تصمیم گیری بالینی برای انتخاب ابزار مناسب، بر اساس سایر معیارها ( مثل سهولت استفاده، هزینه یا زمان لازم برای ارزیابی) مؤثر باشد.
Aboutalebi 4 S, Abedin M, Tarrahi M J, Ghaffari S. The Investigation and Comparison of Two Tools, Wells and Caprini, in Predicting the Occurrence of Venous Thromboembolism in Patients Hospitalized in Critical Care Units: A Cross Sectional Study. jccnursing 2025; 18 (1) :66-73 URL: http://jccnursing.com/article-1-815-fa.html
ابوطالبی محمد صادق، عابدین مائده، طراحی محمد جواد، غفاری سمیه. مقایسه دو ابزار ولز و کاپرینی در پیشبینی بروز ترومبوامبولی وریدی در بیماران بستری در بخشهای مراقبت ویژه: یک مطالعه مقطعی. پرستاری مراقبت ویژه. 1404; 18 (1) :66-73